سلام. خوش اومدین به اولین پست من که توش می خوام درباره سفرم به کاستاریکا بنویسم. البته که ویدیوی مرتبط هم در یوتیوب منتشرکردم که اگر خواستین می تونید اونو اینجا تماشا کنید.
سفر من به کاستاریکا چهار و نیم روز بود و من برنامه ام این بود که جاذبه هایی که تو نزدیکی شهر سن خوزه هستند رو ببینیم. قطعا شما اگر وقت بیشتری دارید، تو استان های دیگه کاستاریکا هم پیشنهاد های جذاب دیگه ای هست. من از تور استفاده کردم به خاطر اینکه نمی خواستم ماشین کرایه کنم. تور ها معمولا شما رو از هتل سوار می کردن و به هتل بر می گردوندن.
من از 5 جا دیدن کردم که به ترتیب بریم ببینیم چه شکلی هستند:
1- آبشار لاپاز و باغ گیاهان
روز اول رو با آبشار لاپاز شروع کردم. این پارک تقریبا در یک ساعت و نیمیه شهر سن خوزه هست.بین چند جایی که برای دیدن انتخاب کرده بودم این تور خاص یکم دیرتر از بقیه شروع می شد و این برای من که می خواستم روز اول یکم بیشتر بخوابم مناسب تر بو. هزینه تور 150 دلار بود که شامل ناهار هم می شد ولی اگر خودتون بخواید برید، بلیطش نفری 52 دلار هست.
آبشار توی یه پارکی قرار داره به همین نام که توش پر هست از پرندگان و حیوانات با مزه مثل توکان(Tucan) و اسلاث (Sloth). توی مسیر نرسیده به آبشار، ما رو به مزرعه قهوه بردند که برای من تجربه اول بود. اونجا دانه قهوه رو از نزدیک دیدم و شیوه تبدیل دانه به قهوه به شکلی که می خریم و می خوریم رو توضیح دادن. منظره خیلی زیبایی داشت.خلاصه اش اینکه این دانه قهوه شبیه گیلاس یا زغال اخته هست که وقتی قرمز شد وقت چیدنشه.

بعد از بازدید از مزرعه قهوه، نوبت رسید به آبشار لاپاز.
محوطه پارک خیلی زیبا بود و تمیز. بیاین با هم تو این پارک چند تا از پرنده ها و حیوانات جالب ببینیم.
![]() |
مالکوم سرخ فام |
یا توکان ها که شاید برای اولین بار تو کارتون سرندیپیتی باهاش آشنا شدیم رو می ونید از نزدیک ببینید:

اما گونه بعدی اسلاث هست که حیوون سر صبر و با مزه ای هست. عمدتا رو شاخه درختها هستش و یه چهره آروم و صبوری داره. اسلاث ها دو نوع شاخص دارن:
دو انگشتی: بینی شون شبیه خوک هست
و سه انگشتی: چهره خندانی دارن و این به این دلیله که زبونشون دندون نداره.

اسلاث ها 4 معده برای هضم غذا دارن دارند.
هفته ای یه بار هم برای قضای حاجت میان پایین و باید درختشون عوض کنن چند وقت یه بار.

پروانه های آبی زیبا |
و ورود به محوطه پر از این پروانه های آبی رنگ هم دیگه نور علی نور بود.
اما پرنده بعدی مرغ مگس خوار یا هامینگ برد بود. بار اولی که با این پرنده آشنا شدم سوم یا چهارم دبستان بودم که توی کتاب به من بگو چرا که حکم ویکی پدیای زمان رو برامون داشت، آشنا شدم و چند ماه پیش تو باغچه خونه دوستم دیدم. اما تو کاستاریکا تا دلتون بخواد پر بود از این پرنده ها. نوع پر زدنشون و این سرعتشون و رنگ های مختلفی که داشتن، واقعا آدم رو مبهوت می کرد.

مرغ مگسخوار |
اما نهایتا بعد از پایین اومدن از پله ها بالاخره به سلسله آبشار رسیدیم که خوب قشنگ بود. حواستون باشه که اگر بالا و پایین رفتن از پله ها براتون سخت هست، شاید بخش آبشار مناسب شما نباشه. این پارک رستوران هم داره که غذای نسبتا خوب و معقولی داشت. در انتها هم از فروشگاه اونجا می تونید سوغاتی بخرید که نسبتا گرون بود.
2-آتشفشان آرنال
![]() |
آتشفشان آرنال |
روز دوم با سفر به آتشفشان آرنال شروع شد. کاستاریکا پنج آتشفشان داره که از بین اونا آرنال معروفترینشه. پوآز و ایرازو دو اتشفشان معروف و نسبتا نزدیک به سن خوزه هستن. تا سال ۲۰۱۰ این فعال ترین آتشفشان کاستاریکا بود ۱۶۰۰ متر ارتفاع داره و نسبتا متقارنه. بعد از ۴۰۰ سال، ۱۹۶۸ شروع به فعالیت کرد که اون سال، تا ۱۵ کیلومتر مربع خاکسترش رسید.
برای دیدن این آتشفشان هم، مجددا تور گرفتم که هزینه اش ۱۵۰ دلار شد. تور لیدر ما اقایی به نام هارلم بود که خیلی خونگرم بود و اگرچه در ابتدا فکر کردیم آدم مشکوکیه ولی در طول تور فهمیدیم که قضاوتمون اشتباه بوده. با خودش یه دوربین عکاسی آورده بود . دوربین با لنز تله داشت و هر حیوون یا پرنده ایمی دید عکسش می گرفت و نهایتا برای مسافرا فرستاد.
مسیری که طی کردیم تا به آتشفشان برسیم خیلی زیبا بود . سرسبز و ابری. یه سری توقف داشتیم و مجددا مرغ مگس خوار و پرنده های مختلف دیدیم.
اینجا هم یه دونه فالکون روی یه درخت بود که راهنما نگه داشت اونو نشون بده ولی من مجذوب این سرسبزی و آب و هوا شدم.

فالکون |
یه مقدار که جلو رفتیم تورلیدر نگه داشت کنار جاده تا مجددا توکان و اسلاث ببینیم. نهایتا به آتشفشان رسیدیم. بخشی از گروه رفتن برای زیپ لاین و بخشی دیگه رفتن برای آب گرمی که در اون نزدیکی بود. در محوطه ریزورت و آب گرم این نمای زیبا از آتشفشان رو می شد ببینیم.
3-جنگل ابری مونت ورده
مونت ورده یه جنگل بود در فاصله از شهر سن خوزه. فضای جذابی داشت و پر بود از پل های معلق که زیر پاتون می تونستید درخت ها و جنگل رو ببینید و ابر ها. و از نزدیک لمس کنید. نسبتا آسون بود ولی از لحاظ جذابیت برای من خیلی جذاب نبود. شاید دلیل اصلیش تور لیدر این تور بود که بخاری ازش بلند نمی شد. البته خیلی ها هم به این پارک میومدن برای زیپ لاین، اما من آدمش نبودم.
4-ساحل و پارک مانوئل آنتونیو
روز یکی مونده به آخر رو به پارک مانول آنتونیو رفتم که یه پارک کنار ساحل بود. برای شنا و آفتابگیری جای مناسبی بود و مهمترین شاخصه هاش میموناش بودن. این میمون ها به قدری با مزه بودن که اگر کوله شما رو یه گوشه گیر می آوردن، می رفتن سراغش و ازش غذا بر می داشتن. این پارک روزهای سه شنبه تعطیل هست (در زمان نوشتن این پست حداقل).
![]() |
میمون های زبل |
![]() |
ساحل مانوئل آنتونیو |
5-آتشفشان پوآز
قبل از اینکه به اتشفشان برسیم هوا صاف بود ولی به محض اینکه نزدیک این اتشفشان می شدی به یمباره مه و بخار اجازه نمی داد که شما بتونید دهانه اتشفشان رو ببینید. ولی در کل تجربه خوبی بود.
![]() |
واضح ترین تصویری که از دهانه آتشفشان تونستم ثبت کنم در بین مه |